درد دل

 
می دونم دلت شکسته می دونم غم تو دلت نشسته ، نمی خوام نمک بپاشم ، می خوام مرحمی برات شم ، ولی چیکار کنم که وقتی دلمو شکستی هیچکی برام مرحم نشد ، اگه می بینی نمی تونم مرحم خوبی برات باشم همش واسه اینه که کسی مرحمم نشد .
خسته شدم از این روزگار ، از این روزگار بی تو ، پس کی می آیی ؟ آخه تا کی باید منتظر باشم ؟ می دونم بر می گردی ، می دونم مال خودمی ، ولی چه کنم که دلم راضی به این جدایی نیست .
حرفای ناگفتنی برات خیلی دارم ولی بغضم نمی زاره دلم خالی شه .
بخدا من نمی دونستم غم چیه ؟ غصه چیه ؟ درد چیه ،؟ دوا کدومه ؟ تو یادم دادی درد چیه غصه کدومه
بخدا دریچه قلبمو به روی همه بستم آخه فقط می خوام تو، تو دلم باشی ، همه می گن اون دیگه مال تو نیست ، همه می گن دلش یه جای دیگه است ، می گن که اون لایق عشق تو نیست

حرفای تنهایی

سلام.

خیلی وقت بود این حرفایی که میخوام بزنم تو دلم تلنبارشده بود و دنبال یه فرصت

میگشتم تا این حرفای کهنه رو به ریزم بیرون.

فکر کنم امروز وقتشه. اره امروز وقتشه .

میخوام بگم که خسته شدم دیگه طاقت دوری رو ندارم 5سال انتظار دیگه بسه

یه روز میگه دوست دارم یه روز اخم میکنه یه روز میخنده کدوم حرفاش رو باور کنم

الان هم حدود یک هفته است که ازش خبر ندارم.نمیدونم باید چیکار کنم.ای کاش حداقل

راهمون نزدیک بود میتونستم بهش سر بزنم .ولی نه راهمون خیلی دوره .تنها ارتباطمون از طریق چت بود که دیگه.

تو چت هم نمیاد.اخه چقدر باید به یاهو وصل بشم ببینم که امده یا نه ولی نه هنوز نیومده.؟؟؟

هنوز چراغ ایدی خاموشه.؟؟؟دیگه مغزم کار نمیکنه نمیدنم باید به کی پناه ببرم اصلا دیگه پناهی

هم ندارم پناه من فقط خودش بود اینو خودش خوب میدونه.ولی شاید قسمت من این باشه که بازم باید

انتظار بکشم.خیالی نیست بازم انتظار میکشم چون ارزش تو خیلی بیشتر از این حرفاست. اینو خوب

میدونم.چی میشد منم مثل همه عاشقای دیگه کنار کسی بودم اندازه یه؟؟ نه اندازه نداره دوسش دارم بودم .

تو چشماش نگاه میکردم دستشو میگرفتم و بهت میگفتم دوست دارم دوست دارم دوست دارم. اما نه راهمون

خیلی دوره.حالا که راهمون دوره میتونه دلامون نزدیک باشه.اینو بدون دل من که بهت نزدیک ولی دل تو رو

؟؟ راستش نمیدونم.یادته با هم عهد بستیم پس چرا منو بیخبر گزاشتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا؟؟؟

همیشه به یادتم و اینو هم بدون زندگی بدون تو برای من تمومه اینو جدی میگم خودتم خوب منو میشناسی.و اگه

روزی بون تو باشم به زندگی خودم خاتمه میدم.این حرفا رو باید میگفتم چون تو دلم انباشته شده بود.

الان کمی احساس ارامش میکنم.

نمیدونم کی این مطلب رو میخونی شاید وقتی میخونی دیگه تو این دنیا نباشم ولی بدون خیلی میخوامت می پرستمت

منو ببخش که سرت رو درد اوردم

کاش عاشق نمی شدم

کاش عاشق نمی شدم

 

یالااقل این همه صادق نمی شدم

 

کاش عاشقانه هانبود

 

یالااقل صادقانه هانبود

 

کاش تورانمی دیدم

 

یالااقل تورانمی چیدم

 

کاش این چاله ها نبود

 

یالااقل ناله ها نبود

 

کاش آشنایی ها نبود

 

یالااقل در پشت جدایی هانبود

 

کاش درکم نمی کردی

 

یالااقل ترکم نمی کردی

 

کاش دل غمگین نبود

 

یالااقل رحمگین نبود

 

کاش نگاهم نمی کردی 

 

یالااقل صدایم نمی کردی

 

کاش غافل نمی شدم

 

یالااقل عاقل نمی شدم

 

کاش دل گریان نبود

 

یالااقل نالان نبود

 

کاش برایم نمی خواندی

 

یالااقل پیشم نمی ماندی

 

کاش محبت ها نبود

 

یالااقل صداقت ها نبود

 

کاش نگاهت نمی کردم

 

یالااقل دلم را هوایت نمی کردم

 

کاش عاشق نمی شدم

 

یالااقل این همه صادق نمی شدم

 

درد دل

می دونم دلت شکسته می دونم غم تو دلت نشسته ، نمی خوام نمک بپاشم ، می خوام مرحمی برات شم ، ولی چیکار کنم که وقتی دلمو شکستی هیچکی برام مرحم نشد ، اگه می بینی نمی تونم مرحم خوبی برات باشم همش واسه اینه که کسی مرحمم نشد .
خسته شدم از این روزگار ، از این روزگار بی تو ، پس کی می آیی ؟ آخه تا کی باید منتظر باشم ؟ می دونم بر می گردی ، می دونم مال خودمی ، ولی چه کنم که دلم راضی به این جدایی نیست .
حرفای ناگفتنی برات خیلی دارم ولی بغضم نمی زاره دلم خالی شه .
بخدا من نمی دونستم غم چیه ؟ غصه چیه ؟ درد چیه ،؟ دوا کدومه ؟ تو یادم دادی درد چیه غصه کدومه
بخدا دریچه قلبمو به روی همه بستم آخه فقط می خوام تو، تو دلم باشی ، همه می گن اون دیگه مال تو نیست ، همه می گن دلش یه جای دیگه است ، می گن که اون لایق عشق تو نیست