از زبان یه آقا ...
نام عنصر : زن
وزن اتمی : ۶/۵۳ کیلوگرم در حالت استاندارد - اما دارای انواعی از ۴۰ تا ۲۰۰ کیلوگرم .
خواص فیزیکی
۱- شکل ظاهری : سطح آن معمولا با لایه ای از مواد رنگی پوشیده شده است .( کرم )
۲- نقطه جوش و انجماد : بی دلیل و ناگهانی جوش می آورد ؛ بی دلیل و ناگهانی منجمد می شود .
۳- مزه : در صورت کاربرد نادرست - به شدت تلخ است .
۴- تغییر پذیری : بی نهایت .
۵- ضربه پذیری : صفر .
خواص شیمیایی
۱- میل ترکیبی شدیدی نسبت به طلا - نقره و مجموعه ای از سنگ های قیمتی دارد .
۲- مقادیر زیادی از مواد گران بها را جذب می کند .
۳- ممکن است بی دلیل و ناگهانی منفجر شود .
۴- بیشترین میزان اکسید کنندگی پول را دارد .
کاربرد های معمول
۱- در شرایط عادی خنثی است .
۲- در برخی موارد زینت است . ( به مقدار خیلی کم )
۳- از قوی ترین مواد پاک کننده است .
از زبان یه خانوم ...
طرز تهیه عنصر شوهر مرغوب
برای تهیه این عنصر ، در ابتدا ی کار باید سیلیکات جهیزیه را با نیترات ارث بابا مخلوط کرده ، پس از مدتی متصاعد می شود ، برای مرغوبیت بیشتر این عنصر می توان از زبان چرب و نرم هم به عنوان کاتالیزور استفاده کرد .
این عنصر در طبیعت به صورت آزاد یافت می شود که با استفاده از ابزار خاصی باید آن را به سرعت ذخیره کرد . به خصوص که این عنصر نسبت به عنصر مکمل خود حدود یک میلیون واحد کاهش مقدار دارد .
خواص فیزیکی
جنس آن بسیار سخت است که البته می توان آن را با کمی سولفور زرنگی نرم کرد . زیرا به سرعت در برابر ابراز احساسات واکنش نشان می دهد .
قابل ذکر است نوع خوش ترکیب آن در طبیعت کمتر یافت می شود .
خواص شیمیایی
بعضی از این عناصر با خورده شیشه همراه بوده و نا خالصی دارند ، برای خالص شدنشان کافی ست آن ها را در یک سیستم سر بسته به نام اتاق قرار دهید . بدین خاطر که این عناصر قابلیت مفلوک شدن دارند ( چکش خورانند ) از ابزاری نظیر تبر استفاده کرده و آزمایش را انجام دهید ، در اثر این واکنش گاز فریاد و امواج غلط کردم متساعد می شود سپس این عنصر به صورت رسوب در گوشه ی اتاق ته نشین می شود که این رسوب نسبت به عنصر اصلی از مرغوبیت بیشتری برخوردار است .
به قول بابا بزرگ چیزی که عوض داره گله نداره !
آخه شما که می دونید ما خانوما اصلا اهل خوشونت نیستیم ولی خوب دیگه شما آقایون ما رو مجبور می کنید که ...
از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیت رو ؟ من گفتم زندگیم رو .اون هم ناراحت شد و
برای همیشه از پیش من رفت. اما هیچ وقت نفهمید که اون خودش تمام زندگیم بوده !!!
برای من نوشته گذشته ها گذشته تمام قصه ها هوس بود
برا او نوشتم برای تو هوس بود ولی برای من نفس بود
کاشکی خبر نداشتی دیونه نگاتم
کاشکی صدای قلبت نبود صدای قلبم
کاشکی نگفته بودم تا وقت جون دادن باهاتم
نوشته هر چه بود تموم شد نوشتم عمر من حروم شد
نوشته رفته ای ز یادم نوشتم شمع رو به بادم
نوشته در دلم هوس مرد نوشتم دل توی قفس مرد
کاشکی نبسته بودم زندگیمو به چشمات
کاشکی نخورده بودم به سادگی فریب حرفات
لعنت به من که آسون به یک نگات شکستم
به این دل دیونه راه گریزوساده بستم
اکنون زمانه ای است که ما در یک روز چند بار عاشق می شویم .
اکنون زمانه ای است که عشق را فقط در ویترین مغازه های کتاب فروشی میتوان دید.
اکنون زمانه ای است که عشق را به بها میتوان خرید.
زمانه ای که ما در آن هستیم یادمانه تکرارها دروغ ها بیوفایی ها و شکستن ها است.
زمانه ای که تکرار عادت است دروغ سنت است بی وفایی قانون است و شکستن مکتب
است. در این زمانه ما به سادگی به دیگری به دروغ می گوییم دوستت دارم
جملات عاشقانه ی پوشالی را هی زیر لب تکرار می کنیم تا با ما باشد و باور کند.
سپس بعد از چند روز شمع و پروانه شدن و استفاده از آتش و خاموش کردن آن به آیین
بی وفایی روی می آوریم و او را در هم می شکنیم و به او می گوییم من عاشق تو
نبودم و دلم پیش دیگری است به همین سادگی به همین سادگی.